کتاب «حضور» نوشته یرزی کازینسکی است و توسط ساناز صحتی به زبان فارسی ترجمه شده است.
چاپ اول این کتاب در سال 1398 توسط انتشارات نگاه منتشر شده است.
برشی از کتاب:
یکشنبه بود. «شانس» توی باغ بود و آهسته حرکت میکرد. شیلنگ سبزرنگ را از این باریکه به باریکۀ دیگر میکشید و جریان آب را بهدقت تماشا میکرد. میگذاشت که جریان آب، هر گیاهی، هر گلی، و هر شاخهای از باغ را بهنرمی لمس کند. گیاه مثل انسان است، برای زیستن، برای غلبه بر بیماریها و برای مرگ آرامش، احتیاج به مراقبت دارد.
با وجود این، گیاه با انسان فرق دارد. هیچ گیاهی قادر نیست به خود بیندیشد، و یا قادر نیست که خود را بشناسد. آینهای که گیاه بتواند چهرۀ خود را در آن تشخیص دهد، وجود ندارد. هیچ گیاهی نمیتواند بهعمد کاری بکند. نمیتواند جلوی رشد خود را بگیرد. رشد گیاه بیمعنی است، به دلیل اینکه گیاه نمیتواند استدلال کند یا خواب ببیند.
توی باغ امن و امان بود و دیوار بلندی با آجرهای قرمزرنگ و پوشیده از پیچک باغ را از خیابان جدا میکرد. حتی صدای اتومبیلهایی که از خیابان رد میشدند نمیتوانست آرامش باغ را بههم بزند. «شانس» خیابانها را نادیده میگرفت. گرچه هیچوقت پایش را از خانه و باغ بیرون نگذاشته بود، با این حال نسبت به زندگی آن سوی دیوار کنجکاو نبود.
قسمت جلوی خانهای که «پیرمرد» در آن زندگی میکرد میشد قسمت دیگری از دیوار یا خیابان باشد. از محل کار شانس روشن نبود که دقیقاً چه چیزی در خانه درحال وقوع است. در قسمت عقب طبقۀ همکف که مشرف به باغ بود، کلفت خانه زندگی میکرد. در طرف دیگر هال، اتاق و حمام «شانس» قرار داشت و راهرویی که به باغ منتهی میشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.