

کتاب سهم من از عاشقی
برای قیمت تماس بگیرید
مولف | رمضانعلی کاوسی |
ناشر | سوره مهر |
تعداد صفحه | 306 |
قطع | رقعی |
رده سنی | بزرگسالان |
کتاب «سهم من از عاشقی» نوشته رمضانعلی کاوسی است. این کتاب شامل خاطرات خود نوشت جانبار 70% رمضانعلی کاوسی است.
کتاب پیش رو در سال 1397 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
برشی از کتاب:
یک روز وقتی داشتم از شیب داخل حیاط پایین می آمدم، کلاچ یکی از چرخ های عقب ویلچر برقی خودبه خود آزاد شد و کنترلش از دستم دررفت. هنوز به وسط شیب هم نرسیده بودم که با ویلچر کلّه پا شدم. افتادم روی موزائیک های کف حیاط. سرم روی درخت گل باغچه قرار گرفت. تیغ های گل رُز توی سروصورتم فرورفت. از شدت درد سرم تیر کشید. بوی خون تازه به مشامم خورد. اگر تکان می خوردم، درد بیشتری می کشیدم. همسرم را صدا زدم. گویا صدایم را نشنید. مائده، که آن زمان هشت نُه ساله بود، با شنیدن صدای من آمد توی حیاط. وقتی دید افتاده ام روی زمین، شروع کرد به جیغ زدن. همسرم با شنیدن صدای جیغ مائده سراسیمه دوید توی حیاط. هردو دست وپایشان را گم کرده بودند. وقتی مرا برگرداندند، پیراهن سفید و صورتم پُر از خون شده بود. اسیدهای باتریِ ویلچر هم داشت روی موزائیک ها می ریخت. فقط چند سانتی متر با اسیدها فاصله داشتم. زیر بغل هایم را گرفتند و مرا به عقب کشاندند تا فاصله ام با ویلچر بیشتر شود. نمی توانستند به تنهایی مرا بگذارند روی ویلچر. برادرم، محمدحسن، را خبر کردند. منزل ما دیواربه دیوار منزل برادرم بود. با کمک او مرا روی ویلچر گذاشتند. همسرم یکی یکی تیغ ها را از صورت و پیشانی ام بیرون می کشید. برای اینکه به او روحیه بدهم، سعی می کردم بخندم و خودم را شاد نشان بدهم. به او گفتم: «باید خدا رو شکر کنیم که تیغ ها توی چشمم نرفته. باید خدا رو شکر کنیم که سرم نخورد روی موزائیکا و ضربه مغزی نشدم.» پیراهن خونی ام را عوض کرد…
وزن | 300 گرم |
---|