کتاب «همان لبخند همیشگی» هشتمین جلد از مجموعه ی «از چشم ها» است که نظرات افراد مختلف را در رابطه با یک شهید به نوشته ی تحریر در می آورد. این کتاب شامل مصاحبه با دوستان و همرزمان سردار شهید محمد بروجردی است.
برشی از کتاب:
برچسب: از چشم ها انتشارات روایت فتح روایت فتح فرهاد خضری کتاب محمد بروجردی کتب مذهبی همان لبخند همیشگیصداش می زدند میرزا محمد. گاهی محمد. از همان اول بلد نبود لبخند بزند، فقط بلد بود زندگی کند. زندگی برای او با رنج همراه بود . با زخم. آدم زخمی یا می نالد یا درد زخم اش را تحمل می کند. گاهی هم فریادش را می رود در خلوت می زند تا کسی نبیند، کسی نشنود، کسی رنج اش را نفهمد. آنی که به زخم خودش لبخند می زند، خیلی با خودش جنگیده و دل پرخونی دارد. میرزا محمد این طور آدمی بوده. هرکس او را به یاد آورده، هر چه که از او می دانسته، با لبخندی روایت کرده که از او، پیش او، به یادگار مانده بود. میرزا محمد توانست با همین لبخندهایی که خیلی شبیه لبخندهای ماست، یکی از زمینی ترین آدم های روزگار خودش باشد. منتها تنها فرق اش با خیلی هامان در این است که با همان لبخندها توانست از زمین دل بکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.