کتاب «وقت بودن» نوشته جلیل سامان است که در این رمان به یکی از معضلات فرهنگی خانواده های ساکن در سیستان و بلوچستان می پردازد.
نویسنده در مقدمه خود بر رمانش درباره این اتفاق می نویسد: این رمان بر اساس فیلمی سینمایی نوشته شده است؛
فیلمی به همین نام که توسط نویسنده، کارگردانی شده است؛ ایده نگارش رمان از زمانی به ذهنم رسید که خود را در تنگنای محدودیت های تهیه و پخش فیلم «وقت بودن» دیدم. گذشته از آنکه باید ملاحظات رسانه ای را هم رعایت می کردم؛ اینکه نباید به جایی بر می خورد و کلی باید و نبایدهای دیگر.
فیلم سینمایی «وقت بودن» در سال ۸۷ ساخته شد و توانست در چندین جشنواره معتبر جوایزی را به خود اختصاص دهد از جمله بهترین فیلم نامه جشن خانه سینما، سیمرغ زرین بهترین فیلم نامه اول جشنواره فیلم فجر و همچنین دیپلم افتخار بهترین فیلم نامه و بهترین بازیگر نقش اول جشنواره فجر.
کتاب حاضر مجصول انتشارات کتابستان است که در سال 1395 به چاپ رسیده است.
برشی از کتاب:
گرد و غبار خوابید و سایه مردی دیده شد که با کلتی رو به آسمان ایستاده و تیری هوایی شلیک کرده بود.
صدای مرد در باد پیچید که آمرانه فریاد زد: «من مامور دولتم. یالا برگردین سوار شین»
با وجود قیافه جدی و سگرمه های در هم، در درون ناراضی بود و شکست خورده.
او حتی یک روز هم نتوانسته بود عهدی را که با خود بسته بود نگه دارد.
شلیک کرده بود!
شاگرد راننده که بازویش دور گردن بلوچ حلقه شده بود و پایش اسیر دست های حریف بود، با تردید جوان را رها کرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.