رمان «و توی دروازه» بیانی طنز دارد و درباری قسمتی از دفاع مقدس است. هر چه نام این رمان غیر منتظره است متن آن غیر منتظره تر است. داستان این رمان در رابطه با پسری است که به جبهه می رود و از همان ابتدای ورود او، جنگ روی اصلی خود را به او نشان می دهد. رمان مناسب نوجوانان است تا درکی از جدی بودن طنز داشته باشند و در کنار ان از طنز داستان نیز لذت ببرند.
برشی از کتاب:
برچسب: ادبیات اسلام انقلاب اسلامی دفاع مقدس رمان کتب دفاع مقدسکریم بغض ناخواندهاش را قورت داد، یقۀ دشداشهاش را مرتب کرد، آستینهایش را پایین آورد، صدایش را صاف کرد و در نهایت گفت: «من کریمم. من خلیلم. من غلامم. من عدنانم. من عبدالزهرام. من زائرم. من رمضانم. من خلفم. من عیسام. من حبیبم. من جمعهام. من جلیلم. من سمیرهام. من سعیدهام. من ناصرم. من علیام. من نظامم. من قاسمم. من فوزیهام. من عباسم. من عزیزم. من دینارم. من کاظمم. من یاراللّهام. من موسام. آقا! من همۀ جوونهای ابوحمیظه هستم…»
یوسف کریم را بغل کرد. جای خالی گوشش در چند سانتی متری چشم خلیل بود…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.