مجموعه کتاب «مژده گل» در رابطه با داستان هایی از چهارده معصوم (علیهم السلام) است که برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده است. نویسندگی این کتاب را محمود پور وهاب و مجید ملا محمدی بر عهده داشته است. این کتاب در رابطه با زندگی امام جواد (علیه السلام) است.
برشی از کتاب:
هردو دنبال هم در حرکت بودیم. الاغِ او چاق بود و اسب من که قاسم بن عبدالله باشم،لاغر. پس اسبِ من راحتتر حرکت میکرد. او پیرمردی پُرحرف بود. از حرف زدن اصلاً خسته نمی شد! حالا هم منتظر بود که به سؤالش جواب بدهم. برگشتم و طرفش داد زدم: «اقلاً الاغت را وادار کن تندتر بیاید تا صدایم را خوب بشنوی! » او به پشتِ الاغش زد تا به من رسید. در بیابان به جز ما دو نفر، کس دیگری نبود. تا شهر مدینه، راه کمی باقی مانده بود. به من که رسید، طرفش داد زدم: «ما پنج امام داریم: علی، حسن، حسین و زین العابدین (علیهم السلام). این چهار امام به اضافه ی زید، پسرِ شجاعِ امام زین العابدین (علیه السلام) که پنجمین امامِ ماست. فهمیدی؟ » چشم های پیرمرد گِرد شد. لابد از جوابم عصبانی بود؛ اما بیچاره درمانده بود و از دستش کاری برنمی آمد! اصلاً هم هی شیعه های دوازده امامی این طور بودند؛ کورکورانه و از روی جهل میگفتند: «امام ها دوازده تا هستند؛ نه کمتر و نه بیشتر! » به او گفتم: «همسفرِ عزیز! حالا فهمیدی که امام های ما شیعیانِ زیدی، چه کسانی هستند؟ اگر اجازه بدهی، در مدینه روزی به خانه ی تو می آیم و بعد از آن که کباب
مفصلی به من دادی، پای صحبت هایم می نشینی تا بفهمی شیعیانِ زیدی چه کسانی هستند و چرا خدا آ نها را دوست دارد! »…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.