کتاب پیش روی شما نوشته فرهاد حسن زاده است که آن را به گونه ای روایت کرده است که انگار خودش این داستان ها را نوشته و اسم آن را گلستان سعدی گذاشته، وی سعی کرده است داستان های این کتاب را امروزی کند برای مثال: موقعیت ها به قدری نزدیک به ذهن هستند که وقتی زن و شوهری می خواهند خانه ای بخرند و با یک همسایه فضول مواجه می شوند و در نهایت از خرید آن منصرف می شوند، اگر مرد قصه نگوید که این خانه با این همسایه اش 10 درهم فقط می ارزد، آدم خیال می کند که داستان کاملاً امروزی است و معامله قرار بوده در سالی که در آن زندگی می کنیم، انجام شود.
کتاب «گلستان سعدی» هشتمین جلد از مجموعه «قصه های شیرین ایرانی» است. مهم ترین هدف انتشار این مجموعه آشنایی کودکان با شاعران و نویسندگان بزرگ فارسی است.
برشی از کتاب:
مردی بود که از خسیسی لنگه نداشت. در بساط او پول بود؛ ولی اهل خرج کردن نبود. به خودش و خانوادهاش سختی میداد؛ ولی حاضر نبود از پولهایش برای آنها خرج کند. یک کاسه ماست میخرید و به زنش میگفت: «مواظب باش زود تمام نشود؛ این ماست برای یک ماه است. وقتی هم تمام شد، توی کاسهاش آب بزن و یک تنگ دوغ درست کن که بچهها بخورند و هی نگویند بابایمان خسیس است و چیزی نمیدهد بخوریم.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.