مجموعه کتاب های «آسمان»، مصاحبه با همسران شهدای نیروی هوایی است که خاطراتی از زندگی مشترک با شهدا در این مجموعه کتاب نوشته شده است.
کتاب «ستاری به روایت همسر شهید» پنجمین جلد از این مجموعه است. در این کتاب روز های کودکی عباس بابایی تا تحصیل و انتخاب شغل هواپیمایی و سفر به آمریکا برای ادامه تحصیل خاطراتی گفته شده است.
در این کتاب که از زبان حمیده پیاهور همسر شهید ستاری درباره 25 سال زندگی مشترک آن ها است و از دورانی آغاز می شود که ستاری, پسر عمه حمیده برای تحصیل به تهران می آید و ناچار روز های آخر هفته به خانه آن ها می رود و سبب آشنایی بیش تر با حمیده و در نهایت ازدواج آن ها می شود. داستان آغاز زندگی مشترک آن ها و شرح زندگی مشترک شان از زبان حمیده در کتاب ادامه می یابد.
برشی از کتاب:
منصور بچه را از بغلم گرفت. احساس سبکی کردم. سحر سرش را گذاشت روی سینه او و همان جا گریه بی وقفه اش قطع شد. من هم ساکت شدم. منصور دستش را گذاشت روی شانه ام. انگار نه انگار که این قدر تند رفته بودم. منصور هنوز آرام بود. گفت: «حمیده، می دونم که خیلی اذیت می شی. دلم می خواست می تونستی بیایی اون جا رو ببینی. چه طور بچه های دوازده سیزده ساله پرپر می شن. من یاد سورنا می افتم. ما باید اون جا باشیم که این ها امیدوار بشن.» شمرده شمرده گفت، آن قدر که آرام شدم، از ته دل.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.